حدود دو دهه است که ازدواج جوانان به فهرست دغدغه های نخست کشور افزوده شده است؛ درست از زمانی که جمعیت جوان متولد دهه ۶۰ به سن ازدواج رسید. از آن زمان تا امروز هنوز بسیاری از متولدان این دهه ازدواج نکرده اند. این مشکل و دغدغه همچنان باقی است، حالا که متولدان دهه ۷۰ نیز به این جمع اضافه شده اند. بر اساس آماری که مهدی متقی فر، مدیرکل دفتر برنامه ریزی و توسعه اجتماعی جوانان وزارت ورزش و جوانان، دی ماه سال گذشته به رسانه ها داد حدود ۱۲میلیون و۸۰۰هزار جوان ایرانی در سن ازدواج هستند که بنا بر ادعای همین مسئول حدود ۵میلیون نفر آن ها متولدان دهه ۶۰ هستند. دو سال اخیر اما قدری شرایط تغییر کرد و آن افزایش آمار ثبتی ازدواج بود؛ افزایشی که چندان دوام نیاورد و بلافاصله با کم رنگ شدن کرونا، سیر نزولی خود را آغاز کرد. این سیر نزولی در حالی است که بسیاری از مجالس عروسی همچنان به همان سیاق روزگار حکومت کرونا برگزار می شوند، ازاین رو باید به دنبال علل دیگری برای کاهش آمار کرونا باشیم؛ عللی که همگی در گرانی های اخیر ریشه دارند.
عمر کوتاه سال طلایی ازدواج
سال ۱۳۹۹، سال طلایی ازدواج در ایران بود و آمار ثبت ازدواج در کشور پس از ۱۷ سال بالاخره صعودی شد. جامعه شناسان این اتفاق را پیامد حضور کرونا در ایران می دانند. سبک زندگی خیلی ها با حضور کرونا دستخوش تغییرات شد. دراین راستا سبک عروسی ها نیز تغییر کرد و مجالس بزرگ آن به جمع های خودمانی و کوچک دو خانواده عروس و داماد تقلیل یافت و بسیاری از هزینه های سنگین مراسم عروسی نیز حذف شد. حالا و در دورانی که کرونا عقب نشسته دوباره آمار ازدواج نیز عقب نشینی کرده است. این در شرایطی است که عروسی ها با همان سبک و سیاق مختصر و ساده دوران کرونا ادامه دارد اما افزایش هزینه های مسکن و لوازم خانه به عنوان دو چالش اصلی جوانان در امر ازدواج، اجازه نمی دهد که تعداد همین مراسم مختصر افزایش داشته باشد.
دست خالی نمی توان داماد شد
حمید متولد سال ۱۳۶۹ و نیروی پذیرش یکی از هتل های مشهد است. او از آن هایی است که برای ازدواج «نه» می آورد و اصلی ترین دلیلش برای ازدواج نکردن به شرایط اشتغالش ارتباط دارد. او می گوید: تا کار نباشد و پولی نداشته باشی، نمی توانی ازدواج کنی. واقعا چه کسی می تواند دست خالی داماد شود؟ با شروع کرونا یک سالی بیکار بودم. هتل مسافری نداشت و خیلی از نیروها تعدیل شدند. من هم جزو آن ها بودم. بعد کلی دوندگی و فعالیت دوباره توانستم در هتل دیگری کار پیدا کنم.
او ادامه می دهد: حتی اگر هزینه های بالای زندگی مشترک را هم در نظر نگیریم، حداقل باید دو سال کار کنم و هیچ خرجی نکنم تا بتوانم حداقل پس اندازی داشته باشم و برای یک مراسم عقد ساده پا پیش بگذارم.
رهن خانه پول ۲۰ ماه کارکردن من است
محمد کارگر یکی از شرکت های تولید و پخش کیک استان است. حقوقش با همه اضافه کاری هایی که دارد و بعد از افزایشی که امسال اعمال شده بازهم به ۱۰میلیون تومان نمی رسد. مسکن دلیل اول محمد سی ساله برای به تأخیرانداختن ازدواج است. او مسکن را برای جوانان به دردی تشبیه می کند که با وجود همه قول های مسئولان هنوز درمان قاطعی برایش پیدا نشده است. او قبل از هر چیز برای ازدواج نکردن به شرایط اجاره خانه ها اشاره می کند؛ شرایطی که به گفته او حداقل نیمی از حقوقش را می بلعد.
او می گوید: اگرچه هزینه درمان و خوراک و پوشاک نیز جزو هزینه های اصلی زندگی است اما اگر مشکل مسکن جوان ها حل شود، خیلی از آنان به خانه بخت می روند.
محمد اضافه می کند: الان حداقل مبلغی که یک جوان باید برای رهن یک واحد داشته باشد، ۲۰۰ میلیون تومان است؛ این یعنی بیش از بیست ماه حقوق خالص من. برای همین فکر می کنم مسکن مشکل اول جوان های ماست و برای همین خیلی ها سمت ازدواج نمی روند یا آن را به تأخیر می اندازند.
مسئولان دوندگی های وام ازدواج را می بینند؟
اکرم عید فطر امسال در ۲۸ سالگی ازدواج کرده است و حالا در یکی از دفترهای بیمه کار می کند. او از گرانی هایی می گوید که شروع زندگی مشترک او و همسر ۲۹ساله اش را به تأخیر انداخته بود. می گوید: خواهر بزرگم سال ۹۳ ازدواج کرد و خانواده ام به او یک سرویس چدنی و یک سرویسی مسی دادند تا چند سالی از خرید قابلمه راحت باشد اما برای من همه چیز فرق کرد و خانواده ام عملا امکان فراهم کردن جهیزیه ای همچون جهیزیه خواهرم را نداشتند.
او اضافه می کند: قیمت ها طوری است که مجبور بودم به جای سرویس فقط یک قابلمه و فقط در حد کارراه اندازی بردارم. اول تیرماه حقوق دو ماه را برداشتم و به بازار رفتم. بماند که خبری از خریدوفروش نبود و بیشتر افرادی که آنجا بودند مثل من فقط قیمت های را می پرسیدند و خریدی نمی کردند، اما درهرحال یک سرویس قابلمه ۲۰ پارچه گرانیتی متوسط را گرفتم به ۱۲ میلیون تومان؛ باورتان می شود یک سرویس قابلمه به اندازه دو ماه حقوق من است؟
او همچنین همراه نبودن سیاست های کشور با جوانان را دلیل تأخیر ازدواج می داند و می گوید: مسئولان همه جا از تسهیلگری در امر ازدواج می گویند اما کجا هستند که ببینند با وجود همه حرف هایشان گرفتن یک وام ازدواج چقدر دوندگی و اذیت دارد.
انگار عروسی به سبک دهه ۶۰ هم جواب نمی دهد
مریم و عماد هم که اسفندماه سال گذشته به خانه بخت رفته اند، سنشان از ۲۵ سال بالاتر نیست و تقریبا همان مشکل ها را دارند. آن ها برای گریز از هزینه های سرسام آور ازدواج تلاش کرده اند همه چیزشان را به ساده ترین شکل ممکن برگزار کنند، از جمله مراسم عروسی را که فقط با حضور پنجاه نفر برگزار شده است.
آن طور که مریم می گوید فقط خانواده های عروس و داماد بودند و بزرگ ترهای فامیل. او ادامه می دهد: عروسی را داخل منزل عموی داماد گرفتیم، مشابه عروسی های دهه ۶۰.
او از ازدواج یکی از دوستانش می گوید که مصادف با ولادت حضرت معصومه (س) و درست با همان پنجاه مهمان برگزار شده است اما در یک رستوران؛ «آن ها در فامیل خود منزلی نداشتند که بشود همین تعداد مهمان را جا داد برای همین مراسم مختصرشان را در یک رستوران برگزار کردند. هزینه شام مراسم دوستم با میوه و شیرینی شده بود ۳۰ میلیون تومان. ۱۷ میلیون تومان هم پول حلقه های طلایشان شده بود و ۳میلیون تومان هزینه دسته گل کوچک و تزئینات سر سفره عقدشان.»
او با بیان اینکه انگار عروسی به سبک دهه ۶۰ هم جواب نمی دهد، می گوید: گرانی همه جا هست و با این وضعیت خیلی از جوانان حتی امکان برگزاری یک مراسم ساده عروسی را ندارند. این است که ازدواج را به فردا می اندازند.
غول های ازدواج
مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی خردادماه امسال هنگامی که مهم ترین عوامل افزایش سن ازدواج را مورد بررسی و واکاوی قرار داد، چهار علت اول ازدواج نکردن بهنگام جوانان را بالا بودن هزینه های آغاز زندگی، هزینه بالای مسکن، بیکاری و نداشتن شغل و پیدانکردن گزینه مناسب ازدواج بیان کرد.
منبع:شهرارا
نظر شما